خسته تر از صدای من، گریه ی بی صدای توحیف که مانده پیش من، خاطره ات به جای تورفتی و آشنای تو، بی تو غریب ماند و بسقلب شکسته اش ولی پاک و نجیب ماند و بسطعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزنقلب مرا ستاره کن، دل به ستاره ها بزنتکیه به شانه ام بده، دل به ترانه ام بدهراوی آوارگی ام، راه به خانه ام بدهیک سره فتح می شوم، با تو اگر خطر کنمسایه ی عشق می شوم، با تو اگر سفر کنمشب شکن صد آینه با شب من چه می کنی؟این همه نور داری و صحبت سایه می کنیوقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کنبا تو طلوع می کنم ولوله ای دوباره کنبا تو چه فرق می کند زنده و مرده بودنمکاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم
برچسب : نویسنده : bmelodylove262 بازدید : 244 تاريخ : سه شنبه 8 فروردين 1396 ساعت: 13:03